1- چندی پیش «عزیز محمدی»،رئیس سازمان لیگ فوتبال درباره سریال مختار نامه گفته بود:« اگر این هزینه در فوتبال صرف می شد شادی جوانان چند برابر بیشتر از اظهار علاقه ای بود که آنان صرف مختار می کنند!!» گذشته از اینکه در فوتبال که تنها یک بازیکنش 400 میلیون پول می گیرد، با هزینه های این سریال به زعم آقایان پر هزینه، چند تیم لیگ برتری را می توان برای یک فصل اداره کرد، این سخن نشان از جهالتی کهنه در بدنه فرهنگی کشور دارد. جهالتی که نمی داند هدف واقعی از کار فرهنگی چیست. از این دیدگاه اگر مردم یک ساعت مختار ببینند یا یک ساعت ساختمان پزشکان ببینند یا یک ساعت فوتبال ببینند یا یک ساعت کتاب بخوانند تفاوتی نمی کند! مهم این است که وقت مردم پر شود، حال نتیجه آن و رسالت ما چیست، خیلی مهم نیست!!!
2- مصادف شدن پایان سریال «مختار نامه» و مجموعه «ساختمان پزشکان» با اختلاف یک روز را می توان یک اتفاق نامبارک دانست! درست است که هر دو از رسانه ملی پخش می شدند، اما این کجا و آن کجا؟! مجموعه ساختمان پزشکان که به بهانه طنز پخش می شد در واقع هدفی جز خنداندن صرف را دنبال نمی کرد و صد البته مضرات زیادی به دنبال داشت. اگر از سازندگان این مجموعه سوال شود پیام اخلاقی مجموعه تان چه بود؟ بعید است پاسخی داشته باشند. اگر قرار باشد به نام طنز و به کام خنده بی فرهنگی ها را رواج دهیم شاید بهتر باشد تلویزیون شبانه روز فوتبال پخش کند(به توصیه آقای عزیز محمدی)، و زیر نویس آن پیام فرهنگی بدهیم که مطمئنا مفید تر است و صد البته ارزان تر!
3- اگر چه نمی توان مختار نامه را خالی از کم و کاست دانست (مانند عموم کار های بشری)، اما بی شک اگر نگوییم فاخر ترین بوده، به جرات از فاخر ترین تولیدی های سیماست. مردم تنها وقت خود را پای این مجموعه سپری نکردند، بلکه همزمان به تحلیل و تفکر و بحث پیرامون آن پرداختند. امیر المومنین علی(ع) در وصیت خود خطاب به فرزند بزرگوارشان امام حسن(ع) می فرمایند: «فرزندم، من عمر محدودی دارم و با امت های گذشته نبوده ام که وضع و حال آنها را از نزدیک مشاهده کنم. از این رو در آثارشان سیر و در اخبارشان اندیشه کرده ام تا آنجا که همچون یکی از آنان شده ام و گویی با همه آنها زندگی کرده ام، بلکه بالاتر از این. زیرا انسان هرگاه با مردمی زندگی کند، فقط از احوال همان مردم آگاه می شود اما من همچون انسانی هستم که از اول دنیا تا آخر آن، با همه جوامع زندگی کرده است. پس تاریخ را مطالعه کن و در اخبار ملت ها و دگرگونی هایی که در جوامع رخ داده است، بیندیش تا همچون چشمی باشی که از اول تا آخر دنیا را مشاهده کرده است.»(نهج البلاغه نامه 31) این هدف چیزی بود که مختار نامه به وضوح ما را در معرض آن قرار داد و در یک کلمه به ما «بصیرت» داد. گر چه این مجموعه مدت ها قبل نوشته و فیلم برداری شده بود اما با حوادث اخیر کشورمان، قرابتی خاص داشت. در قسمت پایانی فیلم، مختار در سخنانی اعلام می کند به نبرد با «تزویر» آمده و آن را اینگونه تشریح می کند: «تزویر سکه ایست دو رو،یک رویش نام خدا دارد و روی دیگرش نقش ابلیس». هنوز یادمان نرفته که در جریان فتنه شکست خورده سال88 با «تزویر» به سراغمان آمدند و خواستند به نام دین، اعتقاداتمان را نابود کنند و البته بصیرت مردم مانع شد. شعار های دینی می دادند و الله اکبر می گفتند ولی ضد دین عمل می کردند و این یعنی «تزویر». شعار های «الله اکبر» و «جاء الحق و زهق الباطل» زبیریان در فیلم ما را به یاد تزویر «الله اکبر» و«نصر من الله و فتح القریب» فتنه گران در دوران اخیر انداخت. در جایی از فیلم یکی از یاران مختار خطاب به دوست مردد خود می گوید:« از تو بعید است پس از یک عمر مجاهدت با منطق زبیریان سخن بگویی»، آنچه که ما در رفتار برخی بزرگان اول انقلاب در قبال فتنه اخیر به وضوح مشاهده کردیم. حتی در فضای خارجی نیز این مجموعه با نشان دادن خطاهای برخی بزرگان نزد وهابیون موجب تلنگری در آنها شد و موجی را در بین آنها ایجاد کرد، به گونه ای که سعی در توجیه این خطاها و حتی مقابله با این فضا کردند. تصمیم برای ساخت سریال موهن «معاویه، حسن و حسین» واکنش شتابزده عربی به «مختار نامه» است. آنچه مهم است اینکه «فتنه از جهالت ما جان می گیرد» و مطمئنا ساخت مجموعه های فاخری چون مختار نامه در بصیرت افزایی عامه جامعه تاثیری شگرف دارد و این همان چیزیست که در ساختمان پزشکان اگر نگوییم ضد آن عمل کرد، مطمئنا از آن خالیست، این است که می گوییم :«یک مختار بسازیم و هزار ساختمان پزشکان نسازیم!»