1- مجری برنامه (مستند شاهد عینی- با اجرای دکتر یامین پور) از دکتر کواکبیان (که در انتخابات 88 رئیس ستاد حامیان میرحسین موسوی) میپرسد: انتخابات 1388 که شما حامی میرحسین موسوی بودید. بعد از انتخابات را چطور ارزیابی میکنید؟ ایدهی تقلب، ایدهی اعلام زودهنگام نتایج انتخابات. نظرتون چیه؟
کواکبیان: من، واقعیتش، چون حالا به عنوان شاهد عینی قرار است صحبت کنیم در اینجا، اعتقادم این است که متاسفانه لج و لج بازی شد، یعنی میشد این کار صورت نگیره. یه مقداری با ذهن استراتژیکی اگر برخورد میکردیم واقعاً وضعیت به این شکل درنمیآمد. همان شبی که واقعا انتخابات صورت گرفت، روز جمعه ساعت 9 بود ما از سراسر کشور وقتی دوستان، چون ما به غیر از ستاد رسمی، ستاد حامیان میرحسین موسوی داشتیم که بنده هم به اصطلاح مسئول آن بودم. در همه استانها هم شعبه داشتیم، دفتر داشتیم، با همه هم ارتباط داشتیم. آماری که از استانها به من میرسید نشان میداد که خوب، آقای میرحسین موسوی برنده انتخابات نیست! ... .
مجری: شما گفتید ما خبر داشتیم از سراسر کشور که آقای موسوی برنده انتخابات نیست چرا تلاش نکردید که این نتایج رو، یعنی نگرش خودتون به نتایج انتخابات، به ایشون منتقل کنید که ایشون اینقدر سخت وارد معرکه نشه؟ چون بالاخره تو ستاد بودید دیگه؟ یا گفتید و باور نکردند؟!
کواکبیان: بله، نه ما گفتم ستادمون جدا بود! بعد هم واقعیتش این است که ما مجلس بودیم و این نبود که ما مرتب از صبح تا شب تو ستاد (باشیم)، میبایست مجلس هم میرفتیم! بالاخره کارهایی هم داشتیم! ولی این نکته که شما میگویید من حالا باید بگویم اینجا، شخص ایشون رو شاید نتوانستم متقاعد کنم چون نرفتم! ارتباطم کمتر شد!
{جالب است، نه؟! ایشون فرصت داشته مدتها ستاد انتخاباتی حامیان آقای موسوی در انتخابات رو ریاست کنه ولی بعد از انتخابات یکهو یادش اومده نمایندهی مجلسه و کارهایی داره که خیلی مهمه!! خیلی خیلی مهمه!! حتی مهمتر از آشوب در کشور!-فیلم کامل این مستند را در اینجا ببینید}
2- «عباس آخوندی» که نمایندهی آقای موسوی در شورای نگهبان و وزارت کشور بوده است، در جلسه دیدار نمایندگان کاندیداها بعد از انتخابات با رهبر انقلاب (که چند سال بعد، فیلم این واقعه نیز منتشر شد)، با صراحت اعتراف میکند: «متاسفانه این بار شورای نگهبان در مقدمات انتخابات خوب مراقبت نکرده و گرنه من با نظر حضرتعالی موافقم که صندوقها را بیست بار هم که بشمارند، نتیجهی آرا عوض نخواهد شد.»
{آقای آخوندی در جریان رای اعتماد برای وزارت راه هم در مجلس این مطلب را تایید کرد و تاکید کرد به تقلب اعتقاد ندارد (همان رای اعتمادی که در آن گفته بود عدهای من را به مخالفت با مسکن مهر متهم میکنند، در حالیکه من خودم مسکن مهر را مطرح کردم! و مدتی بعد از رای اعتماد آن را طرح مزخرف خواند) احتمالا ایشان هم مثل آقای کواکبیان سرشان شلوغ بوده و نتوانستهاند به سراغ آقای موسوی بروند و یا مثلا این مطلب را علنی بگویند!}
3- مجمع روحانیون مبارز (که آن زمان ریاست آن بر عهده آقای کروبی بود) که در آن روزهای نخست فتنه بیانیه میداد که: «مجمع روحانیون مبارز در جلسهای فوقالعاده به این نتیجه رسید که برای دفاع از جمهوریت اسلامی نظام و بازگرداندن اعتماد عمومی و نگاهبانی از موج آشتی ملی با صندوقهای رای، ابطال این انتخابات و تجدید آن در فضایی عادلانهتر و منطقیتر راهکار مناسب است.» (23 خرداد 88)، « در این انتخابات صرفنظر از نتیجهای که معلوم شد، آنچه موجب تأسف و نگرانی بیشتر است اعمال نوعی مهندسی آرا گسترده در این دوره است» (24 خرداد 88) و ... . با آب فتنه از آسیاب افتادن، اعضای مجمع یکییکی بازی «کی بود،کی بود؟ من نبودم!» در آوردند و منکر تقلب در انتخابات شدند. آقای خاتمی (رئیسجمهور اسبق) پس از سه سال گفت: «من نمیگویم که تقلب شده است.» و حتی ادعا کرد: «من شنبه پس از انتخابات به دیدن میرحسین موسوی رفتم و به او گفتم ممکن است تخلفی در انتخابات صورت گرفته باشد اما تقلبی که رای تو را عوض کرده باشد، اتفاق نیفتاده است. من مطمئنم که شما رای نیاوردهای». آقای موسوی بجنوردی (پدرزن سید حسن خمینی و مدعی علم بی پایان برای خودش!) در مصاحبه با فارس و در فراری رو به جلو درباره بیانیه مجمع برای راهپیمایی 30 خرداد 88 به طرز عجیبی ژست ولایت مداری گرفته و میگوید: «پیغام دادم که اگر راهپیمایی کنید من از مجمع خارج میشوم و باید راهپیمایی را لغو کنید... بههرحال خط قرمز ما، ولایت فقیه است». او سپس در پاسخ به اینکه « شما خودتان هم با موسوی و کروبی بعد از انتخابات صحبت کردید که مواضع خود را کنار بگذارند و از طریق قانونی کار را دنبال کنند؟» میگوید: «راستش من هیچ ملاقاتی نداشتم و هیچ صحبتی نیز نکردم و اگر ملاقات میکردم، حتما میگفتم .»
{عجب! این بنده خدا هم احتمالا فرصت نکرده پیش آقای موسوی برود و گرنه حتما میگفته! راست گفتهاند که دروغگو کمحافظه میشود! یادش رفته که او و سایر سران همفکرش مدتی بعد از شروع فتنه حداقل در عروسی پسر محسن میردامادی با کروبی و موسوی ملاقات داشتهاند که تصویر آن نیز موجود است (و عجیب اینکه او دقیقا کنار دست موسوی نشسته است!!!(سمت راست موسوی) }
4- با این اوصاف از معلومالحالهایی همچون «هادی غفاری» که تقریبا در تمامی اغتشاشات رسما حضور فعال داشته و عکس یادگاری گرفته است، عجیب نیست که این روزها مصاحبه کند و بگوید: «معتقد به تقلب در انتخابات 88 نبوده و نیستم».
5- هر چه دنبال این موارد را میگیری تعدادشان آنقدر زیاد میشود (حجاریان، تاجزاده، ابطحی، عطریان فر و ...) که میمانی اصلا چه کسی بود گفت «تقلب»؟! یعنی به غیر از خود موسوی و کروبی هیچکسی چنین ادعایی نکرد؟!!! وقاحت یعنی همین!
6- تقلب 88 تابوتی بود توخالی که بخشی از آن به دست مدعیان آن به تدریج به خاک سپرده شد. تدفینی در نهایت سکوت! شک نکنید اگر تیر آقایان به سنگ نمیخورد و ماهیت صهیونیستی فتنهشان روشن نمیشد و سیل خروشان ملت در 9 دی مرعوبشان نمیکرد، امروز با گردنهای افراشته صدای دروغ ننگین تقلبشان گوش فلک را کر میکرد، چراکه اینها پیروان راستین تفکر ماکیاولی هستند که معتقد بود: «هدف، وسیله را توجیه میکند!». حال روزی وسیلهات میشود خروش بر جمهوریت و روز دیگر تکذیب هر آنچه کرده بودی!
------
پ.ن: این مطلب به مناسبت 9 دی، اما با یک روز تاخیر!!! خدمتتان تقدیم می شود.