سفارش تبلیغ
صبا ویژن

                          


برای اولین بار سند تصویری دربار? جنایات سازمان تروریستی منافقین علی? ملت عراق و همکاری این گروهک تروریستی با رژیم بعث در فضای مجازی منتشر شد.
به گزارش فارس ؛ این تصویر یک عضو سازمان تروریستی منافقین در حال زند? ب? گور کردن یک کودک کرد عراقی در منطق? "گرمیان" را نشان می دهد.
 
در ماه مارس سال 1991 پس از جنگ خلیج فارس و بیرون رانده شدن نیروهای عراقی از کویت، کردهای عراقی در قیامی علیه حکومت صدام حسین که مورد حمایت آمریکا و متحدانش قرار گرفت، توانستند کنترل شهرهای کردنشین شمال عراق را در دست بگیرند و حکومت صدام را وادار به عقب نشینی به مناطق مرکزی نمایند.
 
در این میان شهر استراتژیک و نفت خیز کرکوک نیز به دست شورشیان کرد افتاد. اما به گفته نیروهای کرد عراقی، یک هفته بعد، نیروهای مجاهدین خلق ایران با پوشش کردی و پوسترهایی از مسعود بارزانی و جلال طالبانی وارد کرکوک شدند و در عملیاتی مشترک با ارتش صدام، شبه نظامیان و پیشمرگان کرد کرکوک را غافلگیر کردند و موجبات کنترل دوباره شهر کرکوک توسط حکومت بعثی‌ها را فراهم آوردند که در جریان آن به گفته نیروهای کرد عراقی، صدها تن از ساکنین کرد کرکوک، توسط اعضای سازمان مجاهدین خلق ایران کشته شدند.
 
 





نوشته شده در تاریخ یکشنبه 91 اردیبهشت 3 توسط حق جو



جواد توسلیان همسر شیرین عبادی در اواخر سال گذشته ، در حالی کشور را به مقصد کانادا و آمریکا ترک نمود که شیرین عبادی تلاش های زیادی برای منصرف نمودن او از سفر به خارج از کشور به عمل آورده بود.


به گزارش باشگاه خبرنگاران یکی از اقوام نزدیک جواد توسلیان در حالیکه از زورگویی های شیرین عبادی نسبت به همسرش بشدت خشمگین بود ، طی تماسی با یکی از خبرنگاران ما اظهار داشت: از آنجا که پیش از این خانم عبادی در محافل مختلف فتنه گران و ضد انقلاب و در دیدار با بسیاری از دیپلمات های اروپایی و آمریکایی ،‌شوهرش را ممنوع الخروج و گروگان دولت ایران معرفی کرده بود ، لذا خروج توسلیان از کشور موجب آشکار شدن دروغ بزرگ عبادی می گردید.


نامبرده افزوده است : شیرین عبادی پس از چند بار نهی جدی همسرش از سفر به خارج ، وقتی به نتیجه نمی رسد ، از فرزندانش برای منصرف کردن آقای توسلیان کمک می گیرد و در مرحله بعدی به تعدادی از بستگان متوسل می شود. اما وقتی که بطور غیرمنتظره ای از حضور توسلیان در خارج مطلع می شود ، بشدت برآشفته شده و ضمن پرخاش و فحاشی های رکیک به همسرش از او می خواهد که لااقل به لندن نرود و هرچه سریعتر به ایران بازگردد. این درحالی است که آقای توسلیان قصد داشته به دیدار برادرش برود ( برادری که مدت هاست ساکن لندن است و سالهاست که او را ندیده).



شایان ذکر است که شیرین عبادی از مقطع فتنه 88 لندن نشین شده و نگران است که رفت و آمدهای آزادانه همسرش به لندن ، او را نزد دیگر عوامل ضد انقلاب زیر سوال ببرد.

این عضو خانواده توسلیان اضافه کرد که اگر شیرین عبادی همچنان از رفتن توسلیان به لندن ممانعت به عمل بیاورد یا اگر این اظهارات را تکذیب کند ، اطلاعات دیگری در مورد او را افشا خواهد کرد.






نوشته شده در تاریخ جمعه 91 اردیبهشت 1 توسط حق جو



جواد توسلیان همسر شیرین عبادی در اواخر سال گذشته ، در حالی کشور را به مقصد کانادا و آمریکا ترک نمود که شیرین عبادی تلاش های زیادی برای منصرف نمودن او از سفر به خارج از کشور به عمل آورده بود.


به گزارش باشگاه خبرنگاران یکی از اقوام نزدیک جواد توسلیان در حالیکه از زورگویی های شیرین عبادی نسبت به همسرش بشدت خشمگین بود ، طی تماسی با یکی از خبرنگاران ما اظهار داشت: از آنجا که پیش از این خانم عبادی در محافل مختلف فتنه گران و ضد انقلاب و در دیدار با بسیاری از دیپلمات های اروپایی و آمریکایی ،‌شوهرش را ممنوع الخروج و گروگان دولت ایران معرفی کرده بود ، لذا خروج توسلیان از کشور موجب آشکار شدن دروغ بزرگ عبادی می گردید.


نامبرده افزوده است : شیرین عبادی پس از چند بار نهی جدی همسرش از سفر به خارج ، وقتی به نتیجه نمی رسد ، از فرزندانش برای منصرف کردن آقای توسلیان کمک می گیرد و در مرحله بعدی به تعدادی از بستگان متوسل می شود. اما وقتی که بطور غیرمنتظره ای از حضور توسلیان در خارج مطلع می شود ، بشدت برآشفته شده و ضمن پرخاش و فحاشی های رکیک به همسرش از او می خواهد که لااقل به لندن نرود و هرچه سریعتر به ایران بازگردد. این درحالی است که آقای توسلیان قصد داشته به دیدار برادرش برود ( برادری که مدت هاست ساکن لندن است و سالهاست که او را ندیده).



شایان ذکر است که شیرین عبادی از مقطع فتنه 88 لندن نشین شده و نگران است که رفت و آمدهای آزادانه همسرش به لندن ، او را نزد دیگر عوامل ضد انقلاب زیر سوال ببرد.

این عضو خانواده توسلیان اضافه کرد که اگر شیرین عبادی همچنان از رفتن توسلیان به لندن ممانعت به عمل بیاورد یا اگر این اظهارات را تکذیب کند ، اطلاعات دیگری در مورد او را افشا خواهد کرد.






نوشته شده در تاریخ جمعه 91 اردیبهشت 1 توسط حق جو



 

در این گزارش خواهید خواند و خواهید دید که چگونه برخی دانشجویان رشته موسیقی پس از ورود به دانشگاه به تدریج دچار استحاله فرهنگی شده و به پای ثابت پارتی‌های شبانه تبدیل می‌شوند.

 "موسیقی سنتی" یکی از هنرهای اصیل ایرانی با الهامات دینی و مذهبی است که اساسا مفاهیم والای فرهنگی و انسانی را به مخاطب منتقل می کند و مطمئنا پیش از مطرح کردن هرگونه "انتقاد" در این حوزه باید حرمت "پاک" این حوزه را در نظر بگیریم و صراحتا اعلام کنیم که " غالب هنرمندان فعال در حوزه موسیقی سنتی از هرگونه فساد اخلاقی پاک و منزه هستند " و موضوع این گزارش کسانی هستند که در صورت فراگیر شدن افکار و عقاید ناثوابشان در حوزه هنر، آسیب های جبران ناپذیری را به بار خواهند آورد.

 

* موسیقی سنتی؛ هنری "ایرانی-اسلامی" با طرفداران "خاص"

برپایه این گزارش، "موسیقی سنتی" از جمله هنرهایی است که طی سال های سپری شده از عمر انقلاب اسلامی آن طور که باید و شاید به آن پرداخته نشده و این موسیقی در میان توده های جامعه کمی مهجور مانده است؛ البته هستند طرفداران پر و پا قرص و "خاص" موسیقی سنتی که لحظه ای گوش دادن به یک آواز سنتی در دستگاه های ماهور و دشتی و ابوعطا و ... را با ساعت ها موسیقی جاز و راک غربی آن هم با مفاهیم سخیف و مبتذل عوض نمی کنند.

هنر موسیقی سنتی پس از گذشت 33 سال از عمر انقلاب اسلامی اساتید بزرگی چون حسام الدین سراج، علیرضا افتخاری، شهرام ناظری، پرویز مشکاتیان، جلال ذلفنون و ... را به خود دیده است که اکثر آنها را می توان به عنوان الگو و اسوه اخلاق به جوانان معرفی کرد و اساسا موسیقی سنتی هنری است که هسته و درون مایه اصلی آن بر پایه اشعار عرفانی و روحانی شاعرانی چون، حافظ و مولوی و سعدی و عطار و ... پایه ریزی می شود و در ذات "فساد آور" نیست؛ پس چطور می شود که امروز شاهد فعالیت برخی افراد در این حوزه هستیم؟ و شاید سوال اصلی را باید این گونه مطرح کنیم که "چه بلایی بر سر دانشجویان و هنرجویان رشته های هنری می آید که پس از چند سال تحصیل در دانشگاه های ایران اسلامی تمام شئونات مذهبی را زیر پا گذاشته و به جای ترویج فرهنگ ایرانی-اسلامی در جامعه آن هم با توسل به ابزار قدرتمند هنر به فردی فاسد و ضدارزش تبدیل می شوند؟"

و نکته جالب این داستان این جاست که پس از سال ها هزینه برای تربیت و پرورش این دانشجویان با استفاده از بودجه های دولتی، باید برای از میان برداشتن "معضلی" تلاش کنیم که خود آن را به بار آورده ایم! و به هیچ وجه متوجه این مسئله مهم نیستیم که این دانشجویان از کشوری دیگر وارد ایران نشده اند و حاصل دسترنج اساتید و علوم دانشگاه های خودمان هستند.

* "علوم فاسد" و بلایی که بر سر دانشجویان "رشته های هنری" می آید

مطمئنا پاسخ سوالات و ابهامات گسترده در این خصوص باز هم حول یک محور می گردد؛ "علوم انسانی غربی" و این چه قدرتی است که طی هر سال تحصیل دانشجویان، ذره ذره ایمان و اعتقاداتشان را از بین می برد؟ تا اکنون پس از افشاگری های بازیگران هنرهفتم از فساد در سینمای ایران شاهد فساد در موسیقی آن هم موسیقی سنتی باشیم!

صراحتا باید گفت که علوم انسانی غربی "ترجیع بند" فساد در همه رشته های هنری است.

اما همانطور که در تصاویر ذیل مشاهده می کنید یکی دیگر از آفت های رشته های هنری در دانشگاه های کشور که مطمئنا نمی توان به راحتی از آن گذشت، "عدم رعایت حریم دختر و پسر و محرم و نامحرم در رشته های مذکور است" و همین عدم رعایت حدود شرعی موجب می شود تا این دانشجویان پله پله به فساد نزدیک شوند و بشود آنچه که نباید شود.

* "تصاویری" که خود گواه عمق فاجعه هستند

همانگونه که در تصاویر ذیل که مربوط به "3 گروه موسیقی سنتی مختلف می باشد مشاهده می کنید؛ "ابتدا دانشجویان چند عکس یادگاری "مختلط" در کلاس با هم می اندازند، بعد چند عکس یادگاری "مختلط تر"، بعد چند عکس یادگاری مختلط تر در "سفر"، بعد چند عکس یادگاری در "کنسرت"، بعد چند عکس یادگاری در "پارتی های شبانه" و بعد...

البته سایت "عصرامروز" به هیچ وجه با هدف شناسایی این افراد تصاویر فوق را منتشر نکرده است و تنها قرار است مخاطبان این گزارش با مشاهده این تصاویر و مقایسه آن با آنچه که گفته شد، به درک صحیح تری از این موضوع برسند؛ چه آنکه تصاویر به حدی محو شده اند که به هیچ وجه قابل شناسایی نباشند اما تصاویر واقعی بوده و مربوط به گروه های موسیقی سنتی می باشد که تصاویر اصلی آن موجود است.

«گروه الف»

عکس مختلط گروه "الف" در کلاس دانشگاه

 

عکس مختلط گروه "الف" در کلاس دانشگاه

 

عکس مختلط گروه "الف" در کلاس دانشگاه

 

عکس مختلط گروه "الف" در سفر تفریحی

 

عکس گروه "الف" در کنسرت دانشگاهی

 

عکس مختلط گروه "الف" در پارتی مبتذل شبانه

«گروه ج»

عکس مختلط گروه "ج" در کلاس دانشگاه

 

عکس مختلط گروه "ج" در کلاس دانشگاه

 

عکس مختلط گروه "ج" در کلاس دانشگاه

 

عکس مختلط گروه "ج" در سفر

 

عکس مختلط گروه "ج" در سفر

 

عکس گروه "ج" پیش از کنسرت

 

عکس مختلط گروه "ج" در پارتی شبانه

مسلما ذات هنر فاسد نیست و این ریشه های غربی و کفرآلود آن است که امروز این پدیده زیبای خداوندی را به این حال و روز درآورده است و به نظر می رسد انتظار از مسئولان فرهنگی برای اصلاح اموری این چنینی، دیگر انتظار به جایی نباشد؛ زیرا که بارها مسائلی از این دست طی سال های گذشته مطرح شده، اما اقدام درخوری صورت نگرفته است؛ "پس از دلسوزان حوزه فرهنگ درخواست می شود تا با درایت و تدبیر خود فکری به حال این علوم انسانی مفلوک غرب زده در همه رشته ها مخصوصا رشته های هنری بکنند تا تصویر هنرمندانه تری در انتظار هنر این مرز وبوم باشد"






نوشته شده در تاریخ جمعه 91 اردیبهشت 1 توسط حق جو



ایلنا:رییس جمهور سابق کشورمان با تاکید مجدد بر حفظ جنبه اسلامی انقلاب و نظام، خواستار اهتمام برای اجرای ظرفیت های معطل مانده قانون اساسی، به ویژه در تامین حقوق و آزادی های مصرح شهروندی شد.

حجت الاسلام سید محمد خاتمی که در پنجاه و چهارمین نشست ماهانه بنیاد باران سخن می گفت، افزود: جمهوری اسلامی حاصل انقلابی بزرگ و فراگیر بود. مردم به صحنه آمدند، خون دادند، سختی کشیدند و فریاد استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی برآوردند، ولی به این حضور شکوهمند اکتفا نشد، بلکه استقرار جمهوری اسلامی به همه پرسی گذاشته شد و دوازدهم فروردین آغاز مرحله تازه زندگی اجتماعی، سیاسی و تاریخی ملت ایران است. آنچه رخ داد اینکه نظامی وابسته و ضدمردم و مصالح آنان رفت و نظام جانشین جمهوری اسلامی بود. یعنی نظامی برآمده از رای و اراده مردم که در آن قدرت متکی به مردم و پاسخگو در برابر ملت است. یعنی نظام ملت مدار و مردم محور به جای جباریت و استبداد حاکم محور. و این جمهوری، اسلامی است، یعنی به اقتضای هویت و خواست اکثریت مردم باید احکام و ارزش های اسلامی بر آن حاکم باشد.


خاتمی ادامه داد: نقش دین در تحولات دوران اخیر تاریخ ایران نقشی برجسته است و ما هم به عنوان مسلمانی که به دخالت دین در سپهر زندگی اجتماعی باور داریم و دین را دارای رسالت در جهت دادن جامعه و اداره اجتماع می دانیم و هم به عنوان تحلیلگران واقع بین حوادث و تحولات تاریخی و اجتماعی جایگاهی که اسلام در این تحولات و نیز در عمق فرهنگ مردم دارد نمی توانیم و نباید از اسلام چشم بپوشیم و هم اکنون هم بر اسلامی بودن انقلاب و لزوم نگاهداشت جانب دین در نظام و حکومت تاکید می کنیم.


وی افزود: ولی نکته یی را که نباید مورد غفلت قرار داد این است که در بررسی سیر حرکت جامعه از پیش از مشروطیت تا امروز، تحولات تاریخی ناظر بر مسائل عینی جامعه و متاثر از آن بوده است. چه آنگاه که مردم خواستار «عدالت خانه» بودند، بیزاری خود را از استبداد لگام گسیخته و خودکامگی بوالهوسانه اعلام می کردند، چه آنگاه که با بسط خواست تاریخی خود نظامی را جست وجو می کردند که مشروطه بود، یعنی اینکه هم در پدید آمدن و هم در تداوم: اولامشروط به اراده و خواست مردم باشد، ثانیا تامین کننده مصالح عمومی باشد، ثالثا دارای حکومتی مسوول و پاسخگو در برابر مردم و قابل جابه جایی با اراده ملت باشد، رابعا غیر وابسته به بیگانه باشد، خامسا تامین کننده آزادی های اساسی باشد و سادسا زمینه ساز پیشرفت کشور و رهایی از عقب ماندگی باشد.


خاتمی با بیان اینکه در سراسر این دوران تا انقلاب اسلامی، دین که جان مایه فرهنگ و هویت تاریخی جامعه است همواره حضور داشته است و بدون تردید معدل رویکرد مردم، دین خواهی و نگاهداشت جانب دین و حاکمیت معیارها و ارزش های دینی در جامعه بوده است، تصریح کرد: درست است که در همه مراحل کسانی حضور و تاثیر داشتند که انگیزه دینی نداشته اند، ولی اولاگرایش توده مردم که محور و مدار حرکت و تحول اند دینی بوده است. ثانیا پیشوایان دینی بیشترین تاثیر را در جریان ها داشته اند، بویژه در دو سوی اصلی حرکت یک صد ساله یعنی مشروطیت و انقلاب اسلامی نقش دین و رهبری دینی برجسته تر بوده است. اما از یاد نبریم که خواست های عینی و دردهای ملموس که هم از اسباب مهم انقلاب و هم نیروی محرکه و تعیین کننده اهداف آن بوده است در این میان نقش مهمی داشته است و حتی نگاه به دین و تلقی از آن هم در عرصه حیات اجتماعی متاثر از همین انگیزه ها و خواست ها بوده است.


وی افزود: درد فقر و تبعیض، درد خفقان و استبداد، درد تحقیرشدگی توسط حکومت های جبار و وابسته و پشتیبانان آنان، درد ناامنی و عقب ماندگی، اینها اموری است که یکایک افراد ملت چه از روی تحلیل و چه با فطرت خود آنها را احساس کرده و می کنند و خواستار رفع آنها بوده اند و دین اسلام را نیز چنان دیده و دریافته اند که نه تنها با این بدبختی ها سازگار نیست، بلکه خواستار و دعوت کننده به تغییر آنها بوده است. وقتی همه جهات سلبی و ایجابی جمع شد و قوام یافت، انقلاب اسلامی که واقعا اسلام را می خواست و اسلام آن هم آزادی و پیشرفت و استقلال و حاکمیت مردم بر سرنوشت را تایید می کرد پیروز شد و جمهوری اسلامی با چنین ویژگی هایی به عنوان پیمانی استوار مورد قرارداد واقع شد.


خاتمی ادامه داد: پس اسلامی که در انقلاب نقش داشت و پسوند جمهوری و مبنای هویت نظام ما بود و رای مردم به آن تعلق گرفت نه تنها با جمهوریت سازگار بود، بلکه تنها مجرای تحقق آن در روزگار ما در عرصه اجتماعی و حکومت نیز جمهوری است. و بدون هیچ رودربایستی بگویم، نگاه و بینشی که مردم را هیچ کاره می داند و ارزشی برای رای مردم قائل نیست و نسبت به خواست های تاریخی جامعه بی توجه است، نگاهی که تنها به ظواهر می اندیشد و زمان و مکان را دو عنصر تعیین کننده در اجتهاد نمی داند و فاقد روح توحید و اخلاق و آزادگی (که جان مایه دین خداست) است و برای شهروندان حق و حقوقی قائل نیست نه با جمهوری اسلامی سازگار است و نه آن است که رهبر فقید انقلاب عرضه داشتند و مردم به آن رای دادند.


خاتمی با بیان اینکه حال ماییم و جمهوری اسلامی، به نکات زیر به عنوان آنچه باید مورد اهتمام باشد تاکید کرد:


1- مبنای نظم، قانون اساسی است که البته یک امر بشری است و قابل ترمیم و اصلاح که در خود قانون هم به این امر توجه شده است، ولی به هر حال این قانون اساسی با نظر خبرگان منتخب ملت تصویب شده و با شیوه یی دموکراتیک مورد همه پرسی قرار گرفته است و با وجود مقبولیتی که امام داشتند و هر تصمیمی می گرفتند مورد قبول و اقبال بود، ولی ایشان اصرار داشتند که خود مردم نظر بدهند و تصمیم بگیرند.


2- آنان که دغدغه دینی بیشتر دارند دست کم اطمینان برایشان حاصل است که این قانون ناسازگار با اسلام نیست. - در همین قانون اساسی زمینه های خوبی برای تامین خواست مردم و مصلحت عمومی و پایدار شدن مردمسالاری و پیشرفت کشور وجود دارد.


رییس جمهور سابق کشورمان ادامه داد: آنچه مورد بحث است اینکه ظرفیت های مورد غفلت یا اعراض این قانون کم نیست و از جمله اهداف اصلاحات هم توجه به همین ظرفیت ها، بویژه حقوق ملت و حقوق شهروندی و مبعوث بودن حکومت از سوی مردم و نظایر آن است و معتقدیم که قانون اساسی یک کل جامع است که همه جانبه باید مورد اهتمام و عمل واقع شود، بنابراین پایبندی به قانون اساسی و شعار اجرای کامل و همه جانبه آن یک اصل و یک شعار اصلی است و راه حل مشکلات نیز تن دادن به قانون از سوی مردم و نهادها و جریان ها بویژه حکومت است. می دانید که در دولت من کار درستی صورت گرفت و برای انجام وظیفه مهمی که ریاست جمهوری بر عهده دارد یعنی اجرای قانون اساسی هیات نظارتی تشکیل شد که منشا خدماتی هم بود. متاسفانه برای مدت ها این امر تعطیل شد و مورد بی مهری قرار گرفت، حال با هر انگیزه یی وقتی دوباره احیا می شود خیلی ها آن را بر نمی تابند! چرا؟ آیا اعمال نظارت بر اجرای قانون اساسی خلاف قانون اساسی است؟


وی افزود: از طرف دیگر باید گفت نظارت بر اجرای قانون اساسی در کجا و چگونه؟ هرچند اولانظارت کننده باید در عمل پایبندی خود را به قانون، به ویژه قانون اساسی نشان داده باشد. ثانیا این نظارت نیازمند ضمانت اجرا است. یعنی نیازمند نهاد یا سازمانی به نام دادگاه قانون اساسی یا هر نام دیگر است که باید نهادی بی طرف و غیرقابل نفوذ و کاملامستقل باشد که در زمان ما پیش بینی شده بود که متاسفانه مورد توجه قرار نگرفت.


به هر حال خواستم بر این نکته تاکید کنم که ما خود را داخل نظام و مدافع آن می دانیم، ولی می گوییم چرا باید سیاست ها، روش ها و رفتارهایی را شاهد باشیم که به اصل نظام لطمه می زند و دود آن به چشم مردم می رود و مهم ترین اهداف اصلاحات نیز اصلاح این سیاست ها و روش ها و در واقع بازگشت به روح نظام و قانون اساسی است.


با بازبودن فضا و حاکمیت بحث و نقد منطقی از بسیاری از فسادها جلوگیری خواهد شد. مدیریت های ناکارآمد که موجب هدررفتن سرمایه های مادی و معنوی می شود تبدیل به مدیریت های عقلانی و مسوولیت شناس خواهد شد و به جای فضای احساسی که یک طرف آن نفرت و طرف دیگر آن شیدایی و احیانا فرصت طلبی است، عقلانیت سیاسی - که سخت نیازمند آنیم- بر جامعه، حکومت، مردم و نهادهای مردمی حاکم خواهد شد. رابعا بی تردید جلوی تهدیدهایی که موجودیت کشور را نشانه گرفته است خواهد گرفت. یا در چنین فضای مناسبی تهدیدها کارگر نخواهد افتاد.






نوشته شده در تاریخ جمعه 91 اردیبهشت 1 توسط حق جو


طول ناحیه در قالب بزرگتر از حد مجاز