اگر چه در روزگار ما «مرگ آگاهي» را عارضه اي رواني مي شمارند که بشر را از نرماليته يا سلامت رواني دور مي دارد. اگر چشم سر داشتيم، در هر نهالي که سبزه مي زد و در هر جوانه اي که مي روييد و در هر شکوفه اي که مي شکفت، ذکري از آن روز مي يافتيم که بذر اجساد ما در گورها خواهد شکافت و ناگاه سر از قبر ها بر خواهيم داشت و چشم به جهاني ديگر خواهيم گشود.
ادوار چهارگانه که طبيعت طي مي کند دلالتي است تاويلي که حکمت وجود تقابل و تضاد را در عالم بر ملا مي دارد. زندگي از درون مرگ سر بر مي آورد چنان که بهار از درون زمستان، و اين تجديد خلقت با انقلاب هايي مکرر انجام مي پذيرد.
شهيد آويني
سلام حاجي
بسيار مطلب جالب و لازمي بود.ممنون
شهدا با هنر مرگ آگاهي پر کشيدند.
مشتاق ديدار