سفارش تبلیغ
صبا ویژن

                          


* نوشتن این سری مطالب به هیچ عنوان به معنی اعتقاد بنده به دکتر احمدی نژاد به عنوان معجزه هزاره سوم و یا معصومی بری از خطا در گذشته و آینده نمی باشد و اصولا میزان حال کنونی افراد است!

موسوی نماینده تمام طلحه و زبیرهای زمان بود که چون دستشان از قدرت کوتاه شد ، دست به تخریب کسی زدند که وحشت هرگز نرسیدن به صندلی ها را در دل آنها انداخته بود . اینان که زمانی خدمات قابل توجهی در راه اسلام و انقلاب انجام داده بودند چون طعم قدرت را چشیدند و شیرینی چرکین آن بر دلشان نشست ، دیگر طاقت دوری آن را نداشتند و با تمام امکانات به صحنه آمدند .

* نوشتن این سری مطالب به هیچ عنوان به معنی اعتقاد بنده به دکتر احمدی نژاد به عنوان معجزه هزاره سوم و یا معصومی بری از خطا در گذشته و آینده نمی باشد و اصولا میزان حال کنونی افراد است!

* مزاج شخصی بنده چندان با مطالب سیاسی سازگار نیست! ( اگر بود دیگه چی می شد؟!!) بنده بیشتر علاقمند به بیان و نقد عقاید هستم تا نقد افراد و گروها . اما احساس کردم در حد خودم وظیفه نهی از منکری دارم که اگر انجام ندهم کوتاهی کرده ام و احتمالا شب خوابم نبره!

موسوی نماینده تمام طلحه و زبیرهای زمان بود که چون دستشان از قدرت کوتاه شد ، دست به تخریب کسی زدند که وحشت هرگز نرسیدن به صندلی ها را در دل آنها انداخته بود . اینان که زمانی خدمات قابل توجهی در راه اسلام و انقلاب انجام داده بودند چون طعم قدرت را چشیدند و شیرینی چرکین آن بر دلشان نشست ، دیگر طاقت دوری آن را نداشتند و با تمام امکانات به صحنه آمدند . موسوی نخست وزیر زمان ریاست جمهوری مقام معظم رهبری و رهبری امام خمینی (ره) از معدود کسانی از جبهه قدرت بود که هنوز آبرویش ریخته نشده بود . او می بایست احیاگر گروهی باشد که مردم چهار سال قبل با نه گفتن به آنها تابوت کثیفشان را در دل خاک کردند . شیرینی خدمات او در زمان جنگ هنوز در یاد مردم بود . او با کارهایش سعی داشت از همه اقشار و تفکرات ، حامی کسب کند. در جمع مردم شهر ری یک طور سخن می گفت و در جمع مردم سعادت آباد طور دیگر! فکر خوبی بود اما برای اینکار باید اول شیرینی خدمات دولت خدمت گذار را در دل مردم به زهر تبدیل می کردند .

کارها تقسیم شد! قرار شد یکی دولت را دروغگو و قانون گریز بخواند ، یکی خرافاتی و دیگری غیر کارشناسی! دست های ثروت هم به کمکشان آمدند . شهر پر شد از مانتو و تی شرت های سبز به سفارش فائزه هاشمی! در و دیوار شهر را با هزینه های هنگفت به رنگ سبز لجنی در آوردند . دانشگاه آزاد توانش را در حمایت از وی به کار برد و ... .

همه چیز خوب پیش می رفت ، اما اختلالاتی به وجود آمد ! مناظره تاریخی ، عوامل پشت پرده این حرکت شوم را برای مردم نمایان کرد . حمایت افرادی چون خاتمی (که چهره حقیقی اش برای عموم مردم ایران هویدا شده بود) مردم را بیش از پیش نسبت به شعارهای موسوی دچار شک کرد ... .

انتخابات برگزار شد .نظر سنجی ها به خوبی نشان می داد که تخریب های موسوی و دوستانش در نظر مردم تغییری ایجاد نکرده بود . اما ماجرا نباید به همین جا ختم شود ، نباید بگذارند شیرینی این پیروزی به دهان مردم مزه کند! نقاب قانون مداری به کنار رفت! قانون مداران قانون گریز شدند! گذشت زمان نیات سوء موسوی را هر چه بیشتر بر ملا کرد . شورش در گرفت ، شهر نا امن شد ....

 شورش

 ادامه در مطلب آینده...






نوشته شده در تاریخ یکشنبه 88 خرداد 31 توسط حق جو
طبقه بندی: ریاست جمهوری دهم